کلمات منتظر شما هستند؛ چگونه نوشتن را آغاز کنیم؟

نویسنده مقاله: رویا نیکپور
لینک پروفایل نویسنده: https://lumiereartschool.com/profile/roya

 

به‌عنوان نویسنده‌ای که سال‌هاست تدریس نویسندگی می‌کنم، هنرجویانم به تعدد مرا با سوالاتی همچون «چطور یک کتاب بنویسیم؟» یا «من ایده‌های زیادی دارم اما نمی‌دانم چگونه آن‌ها را بنویسم.» غافلگیر می‌کنند. و این سوال اغلب از طرف کسانی‌ست که تمام کارگاه‌های مرا (از کارگاه‌های pre-writing تا خود writing و صفر تا صد نگارش) شرکت کرده‌اند.
همیشه وقتی این سوال را می‌شنوم، لبخندی می‌زنم و شانه بالا می‌اندازم: «خب بنویس!»

 

البته که این جواب ساده است؛ اما حقیقت این است که همین «فقط بنویس» سخت‌ترین و کلیدی‌ترین بخش ماجراست. اکثر افرادی که به دنبال یادگیری نویسندگی هستند، دچار این توهم می‌شوند که نوشتن مهارتی‌ست که می‌توان به صرف یادگیری قواعد و اصول آن را یاد گرفت. اما واقعیت این است که نوشتن علم نیست، هنر است و بیش از اینکه مهارت باشد، نوعی سفر درونی و فرآیند و تجربه است. تجربه‌ای که نیاز به تمرین، صبر و آشنایی دارد.

 

نوشتن بیش از فرآیندی عملی، ذهنی و روانی‌ست. نویسنده و روبرویش، صفحه‌ای سفید و وحشتناک، و هزاران هزار کلمه در سر نویسنده که نیاز به مراب شدن دارند. برای نوشتن، باید آماده باشید که با ترس‌ها، شک‌ها و اضطراب‌های درونی‌تان روبرو شوید. به محض نوشتن اولین کلمات، احتمالا بارها و بارها از کارتان ناامید خواهید شد و خود و نوشته‌تان را ناکافی خواهید دید؛ اما تمام این‌ها هیچ راهکار فرمول‌بندی شده‌ای برای ارائه ندارند.

 

«فقط بنویسید.» این چیزی‌ست که من همیشه می‌گویم. اگر می‌خواهید نویسنده شوید مجبورید احساسات و ناکامی‌هایتان را بپذیرید، کنار بیایید و به نوشتن ادامه دهید. نوشتن فقط انتقال کلمات بر روی کاغذ نیست، بلکه ذهن، احساسات و انتقال جهان زیسته و نزیسته‌ی نویسنده به روی کاغذ است. نویسنده معمار جهانی‌ست که هنوز وجود ندارد.

 

ایده‌ها همیشه آماده شکل‌گیری در ذهن ما نیستند. آن‌ها به زمان و خلاقیت احتیاج دارند تا در ذهن‌تان رشد کنند و به مرور به یک داستان یا کتاب تبدیل شوند. برای همین است که می‌گویم باید بنویسید، حتی اگر آنچه نوشته‌اید همان چیزی نباشد که تصورش را داشتید. هر کلمه، شما را به تبدیل شدن به نویسنده رویاهایتان نزدیک‌تر خواهد کرد.

 

بسیاری از هنرجویانم تصور می‌کنند که باید منتظر یک «الهام» جادویی بمانند، اما حقیقت این است که الهام، نتیجه نوشتن مداوم، مطالعه مداوم و تجربیات زیسته است. وقتی درگیر فرآیند نوشتن شوید، به مرور زمان الهام و ایده‌ها به شما نزدیک‌تر خواهند شد. خلاقیت چیزی‌ست که در فرآیند خلق کردن اتفاق می‌افتد و نه جدا از آن.

 

به عنوان نویسنده، شما باید باور داشته باشید که نوشتن کاری نیست که در لحظات خاص یا هر وقت که «حسش آمد» یا با وجود ایده‌های خارق‌العاده انجام می‌شود. یک نویسنده، می‌نویسد! و کسی که ننویسد یا منتظر بهانه و الهامی برای نوشتن بماند، نویسنده نیست. نوشتن یک عادت است، همچون ورزش یا نواختن موسیقی. باید هر روز تمرین کنید، حتی اگر به نظرتان آنچه می‌نویسید بی‌ارزش است. در طی مسیر یاد می‌گیرید که چطور افکار‌ و احساسات خود را سازماندهی کنید و چطور ایده‌های خود را در کلماتی جذاب و‌ گیرا بنویسید.

 

بنابراین اگر سوال‌تان این است که «چطور کتابمان را بنویسیم؟» باید بگویم برای یک نویسنده، هیچ راهی به‌جز نوشتن وجود ندارد. بنویسید، هر روز بنویسید، بدون فکر کردن به هر گونه نتیجه‌ای و بدون ترس از قضاوت. نوشتن بیش از اینکه حاصل یادگیری اصول و فنون باشد، هنری‌ست از دل برآمده. هنر خلق کلماتی که روح دیگران را لمس کنند. نوشتن سفری‌ست که در نهایت به جهان و روح‌تان ختم می‌شود.

 

بهترین کتاب‌ها، آن‌هایی‌اند که نویسندگان‌شان از دل همین سفر به آن‌ها رسیده‌اند. کتاب‌هایی که نه با فرمول، بلکه با عشق، تعهد و اشتیاق نوشته شده‌اند.

 

پس بنویسید، حتی وقتی کلمات‌تان را گم کرده‌اید.
«بگذار کلمات، صدایت شوند.»